سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 
قالب وبلاگ

اخطار ! تمامی موارد و سوالات و نکات این نوشته جامعیت نداشته و کلی نگری نیست، صرفا جزئی نگری جوانیست که در سطح جامعه ی امروزی زندگی میکند.

وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ

و به یقین فرستاده‏ اى از خودشان برایشان آمد / قسمتی از آیه ی 113 سوره ی نحل

یک دوربین سه مگا پیکسلی ِ گوشی عهد بوقلمون شاه، وظیفه دار بستن کادری دور صورت اتو نکشیده ی آقای طلبه است.
با اجرا نکردن حتی اندکی تغییر و افکت و ادیت همان عکس ساده، آقای طلبه حس مدرنیسم بودن خود را به اوج رسانده و با اطمینانی قلبی عکس را برای تصویر پروفایل خود در شبکه های اجتماعی بارگذاری و تایید میکند.
استاتوس ها و شعارهایی که از 10 کلمه شان 11 کلمه اش عربی و در صیغه ی مفاعل است.
متن هایی که به غیر از وظیفه ی خطیر امر به معروف آن هم به صورت کاملا رسمی و تذکره الاولیایی، بار هیچ گونه محتوای دیگری را به دوش نمی کشند.
عکس هایی که در اولین جستجوی گوگل با سایزی حدود عکس های 3 در 4 پرسنلی ظاهر میشوند و آقای طلبه هم با اعتماد به نفسی غیر قابل باور انتخاب و برای متنش به کار می برد.
نهایت تلاش شخص فوق برای احساس نزدیکی و همرنگ شدن با جماعت اطرافش محدود میشود در بکار بکردن کلماتی از جنس شبکه های اجتماعی، آن هم نه با تامل و بکارگیری به جا، صرفا برای ادای دِین.

آن طرف قضیه، عادل، عکسی زیبا که رعایت اصول اولیه عکاسی انداخته است را برای تصویر پروفایلش انتخاب میکند.
استاتوس هایی از جنس دلتنگی و عشق، در وادی احساس و جوانی.
متن ها و پست هایی از سطح خود جامعه و شهر، از احساس و روابط انسانها ، از خواسته ها و روزمره های عادل با اندکی تغییر نگارشی.

عکس هایی که حاصل از گشت و گذار چند دقیقه ای در فوتو بلاگ های حرفه ای انتخاب، ادیت و بارگذاری شده است.

عادل و طلبه هردو از این جامعه اند.

نوشته ی بالا نقد طنزیست بر شیوه عملکرد نامطلوب تعداد اندکی از روحانیون در فضای مجازی.

در جامعه ی امروزی فضای مجازی و بزرگراه های اطلاعاتی در شبکه های اجتماعی به دلیل دسترسی سریع و آسان به بانک اطلاعاتی مورد توجه درصد کثیری از اقشار مختلف جامعه اند.

این توجه به منظور تکمیل و یا ذخیره ی اطلاعات بنیادی و کاربردی در ذهن و حافظه ی مخاطب صورت می گیرد.

ابداع فضای مجازی و بستر اینترنت و فراگیری آن در سطح جوامع بشری باعث شده تا ارتباطات کلامی و دیداری، دریافت علوم و فنون حضوری و رابطه افراد با فضای حقیقی زندگی در جهت تکمیل نیازهای روزمره به شکل قابل توجهی نزول کند.

در طی چند سال گذشته مردم جامعه با تغییر شکل دادن شیوه ی ارتباطات و دریافت اطلاعات خود را مشغول چندین تب اینترنت و برنامه ی موبایل ساخته اند که از طریق آنها نیاز ارتباطات گفتاری، دریافت و مبادله داده ها و تقویت و تضعیف اطلاعات و عقاید را پاسخ می دهند.

حال پیامدهای فضای مجازی همچنین اهمیت آن به گونه ای شده است که تمامی فرصت ها و تهدیدهای اعتقادی اجتماعی و سیاسی را در بر گرفته است.

از این رو مقام معظم رهبری در سخنی می فرمایند: اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است.

گسترش روزافزون شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی به ویژه شبکه‌ی اینترنت و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و آثار دیده شده ی آن در  زندگی فردی و اجتماعی مردم ، همچنین استفاده ی زیرکانه ی رسانه ها و کشورهای غربی و بیگانه از سرمایه ی حضور مردم ، لزوم فعالیت کارساز برنامه ریزی شده و مستمر اقشار هدایت کننده ی جامعه را در این فضا و بستر می رساند. بالطبع یکی از موثرترین و فعال ترین قشر هادی مردم در مسائل اعتقادی و مذهبی قشر طلاب و روحانیون هستند.

همچنین ضرورت فعالیت و جهت دهی مستمر این قشر  به منظور جلوگیری از آسیب‌های ناشی از این فضا به روح اعتقادات و ایمان مردم و صیانت از ارزش های مکتب تشیع،  اقتضا می کند تا روحانیون و طلاب با هدفی والا و برنامه ای هدفمند و از قبل تعیین شده ،جایگاهی ویژه در این فضا برای خود بیابند و با توجه به خط مشی ارائه شده از طرف رهبر معظم انقلاب و شورای عالی فضای مجازی کشور در این فضا فعالیت کنند.

با توجه به فعالیت زیاد شبکه های اجتماعی  و رشد سریع اثرگزاری اطلاعات و داده های آنها در بین مردم ، متاسفانه هنوز به شکل مطلوب قشر روحانیت  عمل موثر خود را در این فضا به حد کافی نرسانده است.

که این خود ملتلزم نگاه و فکری ریشه ای و بنیادی بر مقوله ی حضور روحانیون و طلاب با هدف اثرگزاری در این شبکه ها است.

گفتنی ست تا کنون تعدادی از طلاب و روحانیون فعال در شبکه های اجتماعی حضور یافته و خوشبختانه اثرگزاری مطلوبی در این فضا داشته اند. 

طلبه ای که تمامی احادیث بحارالانوار، تمامی ملحقات مفاتیح الجنان و تمامی احکام نماز ده مرجع را حفظ است ولی از اتفاقات و مسائل و مشکلات و دغدغه های مردم و جوانان فقط شنیده ای در ذهن دارد، از جنس مردم نیست.

به امید روزی که با توجه به مقضیات زمان اقدامی متفکرانه و در شان جامعه ی روحانیت، ضمن اینکه ذهن و روح کاربران فضای مجازی را با آرمان و عقاید و اصول زندگی اسلامی آشنا سازد ، تهدید موجود در فضا را بااستفاده از راهکارها و تفکرات اسلامی دینی به فرصتی مطلوب برای افزایش آگاهی مذهبی و محکم کاری اعتقادی جوانان و نوجوانان تبدیل کند.

http://www.dana.ir/News/371648.html


[ دوشنبه 94/5/5 ] [ 4:15 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]

چایی واسه ما حکم کاتالیزور روحی داره، نوشیدنی خستگی محوری که پستوی های روحمون رو تسلی میده، زندان بان ماهری که اسارت دردمون رو از چهره مون محو میکنه 

 

چایی محور عبور آدمی از خستگی به بهجته، یه چراغ ابدی برای باشکوه جلوه دادن ِ تنهایی و غم،

 

با شنیدن اسم چایی بی وقفه سلسله ای از تعلقات جوانمردی و عیاری ذهن در اضطرار مونده مون رو محاصره میکنه و پرت میشیم توی ساحت دیگری از زندگی،

 

با چشم داشتی که از چایی داریم با بی ارج کردنِ قصه ی غم انگیز ِ روزمره مون، انبوهی از عجز و خستگی رو با سرانگشت ِ کافئینِ چایی تهی کرده و با آغوش باز به سرمنزل بشاشت راهی میشیم،

 

گساردنی باشکوه به هدف وصف وضع فضیلت ِ لولی ( سرحالی) ، مردانگی و واژه ی مقدس خستگی ،

 

از افقی جدید اگه بخوایم به مقوله ی نظام مند چایی نگاه کنیم میشه به طور محسوس عرض کرد:

 

کجاست اهل دلی که شرح خستگی بیان کند؟ کجاست علمی که سینه را فراخ و از اشتیاق غریب چایی در آن کارد؟

 

مگر نه اینکه کل عالم خستگان ستایش گر تاروپود عناصر چایی اند؟

 

مگر نه اینکه پیوند قوام یافته ای از خستگی و شادابی در بطن چایی رخنه کرده؟

 

بگذار نامحرمان درنیابند که این دل های ما چگونه از اشتیاق هورت کشیدن چایی بعدازظهر می تپد و روح ما در چه هوایی به عطر چایی تازه دم ،خو کرده است.

 

عطری که عظمت مسرت بخش چایی را به رخ عالم نوشیدنی ها کشیده،

 

آری این ساحت مقدس چایی است

 

و قرن هاست که در پستوی روح زخمیِ مرد ، اشتیاقی غریب سرک کشیده و این چنین روح کوفته ی او را بارور ساخته 

 

و تو از خود پرسیده ای؟

 

و تو از خود پرسیده ای که تلخی منفی ِ بدهکاری مرد ،با چه عنصری فراموش گشته؟

 

مرد انس گرفته ی با چایی از خود عبور کرده و در دست انداز ِ انبوه ِغم زندگی، دست بر دسته ی فنجان کمرباریک گذاشته و اگر چه در لفظ، که اهل دل میدانند در حقیقت از خویش عبور کرده 

 

و حال سخن من این است:

 

بار دیگر عطر مجنون کننده ی چای، در فضای هیات، دل عاشقان را به یغما برده، 

 

از چه سخن میگویم، نه اینجا سخن از نوشیدنی و جامدات نیست 

 

اینجا سخن از نردبان سلوک است 

 

سخن از جلوه های شگفت انگیز چایی در هنگامه ی مقدس هیات است 

 

و همه این شادمانی و اشتیاق، برخواسته از انتهاج آدمی به دنیای دیگر است که پاسدار حرمت ِ مـــرد است.

 

بگذریم از کلمه بازی و به ابتذال کشیدن واژه ها ، که اهل دل، حروف سرد و بی رمق حقیر را با بخار گرم و استکان شفاداده ی چایی هیات گره زده و به وحدت سخن رسیده اند،

عرضم تمام

.

.

داش مسعود 


[ یکشنبه 94/4/21 ] [ 4:18 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]

فرهنگ چندین و چند ساله ای که دستخوش شهوت شده است

این روزها بستر اینترنت با تغییر شکلی نه چندان سخت، به زمینه ای برای به فحشا کشیدن رابطه ها و به ابتذال کشیدن الفاظ و تهی کردن ارتباطات و تکنولوژی از معنا تبدیل شده است.

اینترنت در ایران سالهاست تحت تاثیر مقوله ای به نام شهوت قرار گرفته است، شهوتی که سر تا پای تعاملات و بستر ارتباطات و تکنولوژی این کشور را به سخره گرفته است.

و حال، حاصل پیشرفت سریع تکنولوژی کشور، اینترنتی ست که حول محور و مدار جنسیت فعالیت میکند.

شما به عنوان یک کاربر ساده ی اینترنت، روزانه با چندین لینک و سایت و تبلیغ زننده دست و پنجه نرم می کنید که دست از قضا بیشترین تعداد کلیک خور در این فضا را به خود اختصاص داده است.

فرهنگ از دست رفته یعنی سلطنت شهوت بر عقل و روح و علم و احساس یک کاربر اینترنت، شهوت که یکی از خصلت های طبیعیِ انسان است به طور غیرطبیعی‌ ای برجسته بشود و به صورت تبلیغاتی و مبالغه‌آمیزی بزرگ بشود و اصالت پیدا کند و سَرَک بکشد توی همه‌ی شئون زندگی و امیری کند بر همه‌ی ابعاد
تکنولوژی و ارتباطات و اینترنت یک جامعه.

اینترنتی که به صورت واضحی همه ی ابعاد علمی، هنری، ادبی و …. اش را دستخوش وابستگی به شهوت و جنسیت کرده است، اینترنتی که از بُعد ادبی اروتیکش و در بُعد سینما و هنر، صنعت پورن کلیک خور دارد.

اینترنت کثیف، یعنی بستری که به جای مقاله های علمی و مذهبی و کاربردی، جوک ها و شوخی های + 18 سال ، متلک های جنسی، عکس و فیلم های مستهجن و زندگی خصوصی افراد مشهور و بازیگران بیشترین بازدید و نمایش را دارند.

ضد فرهنگی که چند سالیست به به روح کاربران اینترنت تبر زده، قبح ارزش هایمان را ریخته و فرهنگ اسلامی مان را متغیر کرده است.

فرهنگ اینترنت ما کجا و فرهنگ چندین و چند ساله ی ایرانیان کجا !، کمی تامل….

.

.

داش مسعود 

www.sahebnews.ir/209076

 


[ شنبه 94/1/29 ] [ 12:32 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
[ یکشنبه 93/11/26 ] [ 12:51 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
[ پنج شنبه 93/9/13 ] [ 11:42 صبح ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]

صبح امروز خبرنگار کنتور برق در گفتگو با آقای الف _ میم، میوه فروش اصفهانی متوجه خبری بسیار شگفت انگیز و خارق العاده شد و پس از طی کردن مراحل ایست قلبی در میوه فروشی با مشقت فراوان خود را به دفتر کنتور برق رساند تا بتواند این خبر باورنکردنی را به دبیر سرویس خواندنی برساند.

با امید بر بدون نقص فنی بودن قلب خوانندگان عزیز هم اکنون به تشریح خبر می پردازیم:

آقای الف _ میم معروف به اکبر میوه فروش صبح امروز در میدان میوه و تره بار اصفهان با پدیده ای عجیب روبرو شده است. او بعد از سپری کردن بسط و قبض ماهیچه های قلبی سعی در شستشوی چشمان خود کرد تا بتواند با دیدی بازتر و واقعی تر این اتفاق غیر قابل ر اباور کند.

اکبر آقا یادآور شد من در طول مدت میوه فروشی و عمر با برکت خود تا کنون به هیچ قبض و بسط ماهیچه ای دچار نشده و صبح امروز بعد از سپری کردن 47 پاییز رویایی از زندگی خود توسط موجودی عجیب به نام گوجه دچار این فاجعه شده ام.

وی افزود: گوجه تاکنون و در تمامی دوره ی میوه فروشی من میوه ای بسیار متین و با شخصیت بوده و پیش فرض ذهن بنده به هیچ عنوان نمی تواند بی شخصیتی و گرانی این موجود را باور کند.

خبرنگار در حالیکه با تماس مداوم همسر خود از خانه مبنی بر خرید دوکیلو گوجه مواجه شده بود سعی داشت تا با استفاده از راهکارهای روانشناسی پیشرفته برای جذب احساس آرامش استفاده کند. وی در تمام مدت حضور خود در میوه فروشی تمامی چشم و زاویه نگاه خود را بر قیمت سیب زمینی متمرکز کرد و با عنایت الهی موفق به جذب انرژی های مثبت از داخل میوه فروشی به درون جسم و افکار خود شد.

در آن طرف قضیه، گوجه که با پیش زمینه ای پلید و شوم دست بر قتل میوه فروشان و بسط و قبض ماهیچه های قلبی آنها برده بود، در جنگی رو در رو و کاملا عادلانه با شکستی رقت بار و سهمگین مواجه شد.

امید است با تدابیر کاملا متفکرانه و دانشمندانه مسئولان ذی‌ربط این قدرت واهی و تخیلی از گوجه گرفته شود تا میوه فروشان محترم بالاخص اکبر آقا با آرامش و آسایش روحی بیشتری در صحنه نبرد میدان میوه و تره بار حاضر شوند.

.

.

داش مسعود 

sahebnews.ir/153849


[ یکشنبه 93/9/2 ] [ 2:25 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]

اخطار !

 تمامی موارد و سوالات و نکات این نوشته جامعیت نداشته و کلی نگری نیست، صرفا جزئی نگری جوانیست که در سطح جامعه ی امروزی زندگی میکند.

 

 

وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ

و به یقین فرستاده‏ اى از خودشان برایشان آمد  / قسمتی از آیه ی 113 سوره ی نحل

 

یک دوربین سه مگا پیکسلی ِ گوشی عهد بوقلمون شاه، وظیفه دار بستن کادری دور صورت اتو نکشیده ی آقای طلبه است.
با اجرا نکردن حتی اندکی تغییر و افکت و ادیت همان عکس فوق حرفه ای، آقای طلبه حس مدرنیسم بودن خود را به اوج رسانده و با اطمینانی قلبی عکس را برای تصویر پروفایل خود در شبکه های اجتماعی بارگذاری و تایید میکند.
استاتوس ها و شعارهایی که از 10 کلمه شان 11 کلمه اش عربی و در صیغه ی مفاعل است.
متن هایی که به غیر از وظیفه ی خطیر امر به معروف آن هم به صورت کاملا رسمی و تذکره الاولیایی، بار هیچ گونه محتوای دیگری را به دوش نمی کشند.
عکس هایی که در اولین جستجوی گوگل با سایزی حدود عکس های 3 در 4 پرسنلی ظاهر میشوند و آقای طلبه هم با اعتماد به نفسی غیر قابل باور انتخاب و برای متنش به کار می برد.
نهایت تلاش شخص فوق برای احساس نزدیکی و همرنگ شدن با جماعت اطرافش محدود میشود در بکار بکردن کلماتی از جنس شبکه های اجتماعی، آن هم نه با تامل و بکارگیری به جا، صرفا برای ادای دِین.


آن طرف قضیه، عادل، عکس پرتره ای را که آرش تقی زاده، دومین عکاس پرتره ی ایران با ساعت ها ادیت حرفه ای برایش ایمیل کرده را بارگذاری کرده و برای تصویر پروفایلش انتخاب میکند.
استاتوس هایی از جنس دلتنگی و عشق، در وادی احساس و جوانی.
متن ها و پست هایی از سطح خود جامعه و شهر، از احساس و روابط انسانها ، از خواسته ها و روزمره های عادل با اندکی تغییر نگارشی.

عکس هایی که حاصل از گشت و گذار چند دقیقه ای در فوتو بلاگ های حرفه ای انتخاب، ادیت و بارگذاری شده است.

عادل و طلبه هردو از این جامعه اند.

بگذریم

و به یقین فرستاده ‏اى از خودشان برایشان آمد 

رسولان را نمیدانم ولی قطعا میدانم طلبه ها و آخوند هایی از جنس خودمان نیامدند.

پیراهن خاکستری ِ رنگ و رو رفته اش چند ماه پیش بود که در معرض گرمای مستقیم اتو قرار گرفت و آن اتفاق تکرار نشدنی چند ثانیه ای بیش به طول نینجامید.

شلوار پارچه ای چاکدارش را سلطان محمد غزنوی در آخرین گردهمایی دربارش به عنوان به روز ترین و جدیدترین شلوار زمان معرفی کرده بود.

 

 

شکنج زلف پریشان به دست باد مده

مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش

حافظ

 

 

پریشان است گیسویی در ین باد و پریشان تر

مسلمانی که می خواهد نگاهش را نگه دارد

سجاد سامانی

 

با اندکی و فقط اندکی تردید میتوان گفت حضرت حافظ در اوایل قرن هفتم هجری و کمی پس از آن سجاد سامانی در اواخر قرن 13 هجری با تکیه بر مشاهدات خود مبنی بر پریشانی زلف های طلبه ی جوان مذکور دست بر قلم احساس لغزانیده و شعر فوق را سروده اند.

و آن زمان بود که نظافت صرفا در شتسشوی دستان قبل از غذا خلاصه نشد.

بگذریم

حاج آقای محل با به دوش کشیدن آخرین آپشن های کسوت و اُبُهت به سوی منبر راهی میشود و به پاسداشت از ارزش های امام خمینی در جماران، دست خود را به نشانه ی سلام با افرادی که در یک قدمی او قیام کرده اند خرامان خرامان تکان میدهد.

استارت منبر زده میشود و چند دقیقه ی ابتدایی منبر به ایراد سخنانی نه چندان فارسی گذشته و حاضرین حرفه ای و ثابت منبر در انتهای سخن صلواتی دشمن شکن ختم میکنند.

واعظ از زکات میگوید، از حج، از نماز میت می گوید و صحنه های وحشتناک شب اول قبر را بازسازی سه بعدی میکند تا مستمعین کمر همت بسته و به دین روی بیاورند.

دقایقی بعد شیطان پرستان حرفه ای غرب و مریلین منسون را در یک طبقه با دختران بدحجاب امروزی قرار داده و با حرکتی غیر قابل باور همگی را به قعر جهنم ارسال میکند.

در بازه ی زمانی چند دقیقه حاج آقا تمامی نظریه های  آدلر و مازلو را رد کرده و با احترامی عجیب به علم روانشناسی و فلسفه، دوستی دختر و پسر را تشریح، بررسی، و منهدم میکند.

در انتها با ایراد روضه ای نه چندان سنگین (!!) به کربلا رفته و در همین حین تمامی جوانان و افردی را که در این بازه ی زمانی اشک نریخته و گریه نکرده مذمت میکند.

بگذریم

تا به حال دیده ایم طفلی صغیر و یا دبستانی به روضه بیاید و به سخنان واعظ گوش دهد؟

اشتباه شد. تا بحال دیده ایم در یک مکان طفلی صغیر و یا دبستانی به سوی حاج آقای با ابهت و کسوت برود و جرات کند حرف بزند؟

تا بحال دیده ایم جوانان سوسول (فوق مدرن) امروزی نگاهی غیر از مارمولک به طلبه ی آشفته و نه چندان دوست داشتنی، که در حال گذر از کویی است داشته باشند؟

تا بحال دیده ایم حاج آقای روضه خوان محل با سر و رویی اتو کشیده و امروزی در مجلسی خودمانی حاضر شود و از روزمره گی بگوید؟ حرفی از جنس خود مردم بزند؟

 تا بحال دیده ایم کارمندی که برای اقامه ی نمازش به مسجد محل برود و با پدیده ی اقامه ی نماز به صورت اسلوموشن (حرکات آهسته) مواجه شود و در هنگام خارج شدن از مسجد ارادت خود را به این مدل روحانیت ابراز ندهد؟!

تا بحال آخوندی که زنگ موبایلش مداحی نباشد دیده اید؟

تا بحال آخوندی که در ماشینش سی دی آهنگ باشد دیده اید؟

تا بحال آخوند در پارک دیده اید؟ آخوندی که با یک سبد خوراکی و چای همراه خانواده اش به پارک آمده باشد؟

تا بحال آخوندی را در سینما دیده اید که به تماشای فیلمی طنز آمده باشد؟

تا بحال آخوندی را از جنس خود مردم دیده اید؟ آخوندی که به هر مکانی میرود در خاطر اطرافیان دادی مبنی بر آخوند بودن فرد زده نشود؟

تا به حال آخوندی غیر رسمی دیده اید؟ آخوندی که در کنار تمام اُبهت و کسوت واعظ بودنش با لباسی ورزشی بین بچه های کوچه گل کوچیک بازی کند؟

و یا آخوندی که بدون دخالت دادن روحیه ی آخوندیتش در همه ی شبکه های اجتماعی توانسته باشد همجنس بقیه ی کاربران فعالیت کند؟

بگذریم

آخوندی که در سطح جامعه ژست آخوندی خود را به حداقل و ژست همرنگی اش با مردم را به حداکثر نرساند، از جنس مردم نیست.

آخوندی که 99.3 درصد مخاطبان و اطرافیان و دوستدارانش افراد میانسال و مسن و 7/0 درصد بقیه جوان هستند، از جنس مردم نیست.

 

آخوندی که تمامی احادیث بحارالانوار، تمامی ملحقات مفاتیح الجنان و تمامی احکام نماز ده مرجع را حفظ است ولی از اتفاقات و مسائل و مشکلات و دغدغه های مردم و جوانان فقط شنیده ای در ذهن دارد، از جنس مردم نیست.

 

چند نفر از آخوندهای محل شما از جنس مردم اند؟

نمیدانم ، نمیدانید و نمیدانند که از جنس مردم نیستند.

و باز هم بگذریم..

تمام

 .

.

داش مسعود

 

 

 

 


[ جمعه 93/8/30 ] [ 12:2 صبح ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
[ سه شنبه 92/11/15 ] [ 12:20 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
[ سه شنبه 92/11/15 ] [ 11:49 صبح ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 3:43 عصر ] [ داش مسعود ] [ صندوق انتقادات و پیشنهادات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
کنتور برق

مهمونامون:


امروز اومدن: 27
دیروز اومدن: 22
کل بازدیدها: 195987